اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم‏
«اندیشه وران، وبلاگ تخصصی قرآن کریم»
«آشنایی با سوره های قرآن کریم»
آشنایی تخصصی اندیشه وران جامعه (اعم از حوزوی، دانشگاهی، علاقه مندان و فعالان قرآنی) با سوره های قرآن کریم در 5 محور:
«تفسیر»،«تدبر»،«مصداق»،«روایت»،«احکام»

۵ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

ادامه بحث پیرامون ابعاد «پناه بردن به خدا»

مجموعه دیگری از آیات شریفه قرآن کریم که بُعد دیگری از مفهوم «پناه بردن به خدا» را تبیین می کند،

آیات 25ـ23 سوره مبارک «یوسف» است.

 

«وَ راوَدَتْهُ الَّتی‏ هُوَ فی‏ بَیْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَیْتَ لَکَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوایَ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ * وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصینَ * وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمیصَهُ مِنْ دُبُرٍ» 

و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنّاى کامجویى کرد؛ درها را بست و گفت: بیا (بسوى آنچه براى تو مهیاست!) (یوسف) گفت: پناه مى‏ برم به خدا! او صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامى داشته؛ (آیا ممکن است به او ظلم و خیانت کنم؟!) مسلّماً ظالمان رستگار نمى ‏شوند! آن زن قصد او کرد و او نیز _ اگر برهان پروردگار را نمى‏دید _ قصد وى مى‏ نمود! اینچنین کردیم تا بدى و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مُخلَص ما بود. و هر دو به سوى در، دویدند (در حالى که همسر عزیز، یوسف را تعقیب مى ‏کرد) و پیراهن او را از پشت (کشید و) پاره کرد.

 

بررسی آیات:

پس از آنکه حضرت یوسف (علیه السلام) خود را در طراحی شیطانی و گناه آلود همسر عزیز مصر دید،

بلافاصله گفت: «مَعاذَ اللَّهِ»؛ یعنی به خدا پناه می بردم.

در مقابل، خدای سبحان نیز درخواست آن حضرت (علیه السلام) را اجابت کرد و او را در پناه خود قرار داد.

پناه دادن خدا اینگونه بود که «برهان» خویش را به حضرت یوسف (علیه السلام) نشان داد و او را از بدی و فحشا دور ساخت:

«وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ»؛

آن زن قصد او کرد؛ و او نیز ـ اگر برهان پروردگار را نمى‏ دید ـ قصد وى مى‏ نمود! اینچنین کردیم تا بدى و فحشا را از او دور سازیم.


نکته ای که در این مجموعه آیات، ما را به یکی از ابعاد پنهان «پناه بردم به خدا» نزدیک می کند، عبارت زیر است:

«إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصینَ»؛ چرا که او از بندگان مُخلَص ما بود.

 

این عبارت، بیانگر علت پناه دادن یوسف نبی (علیه السلام) از بدی و فحشاست.

بنابراین سخن خدای سبحان در این آیات این است که «چون او از بندگان مُخلَص ما بود، درخواست پناهندگی او را پذیرفتیم و او را پناه دادیم».

 

از این بیان در می یابیم که یکی از شرایط کسی که می خواهد به طور حقیقی به خدا پناهنده شود و خدا درخواست پناه خواهی او را اجابت کند، «بنده مُخلَص خدا» بودن است.

حاصل آنکه یکی از شرایط مهم تحقق پناهندگی این است که انسان عمل خود را برای خدا خالص کند تا خدای سبحان او را در جمع «مُخلَصین» وارد کند.

 

إنشاء الله در ادامه، پیرامون «اخلاص» و «مُخلَصین» و مراتب آن سخن خواهیم گفت.

با ما همراه باشید.


  • علیرضا محمدپور گرجی

جمع بندی آیات (202 -200) سوره مبارک «اعراف»:


«وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ * إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ * وَ إِخْوانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فی‏ الغَیِّ ثُمَّ لا یُقْصِرُونَ»؛
 
و اگر از سوى شیطان وسوسه تحریک‏ آمیزى تو را تحریک کرد، به خدا پناه ببر؛ زیرا او شنوا و داناست. بى ‏تردید کسانى که تقوا ورزند، هرگاه وسوسه‏ اى از شیطان به آنان رسد، (بى‏ درنگ) متذکر شوند و در آن گاه بینا باشند. و (اما سخن درباره مشرکان این است که) برادرانشان (شیاطین) همواره آنان را به گمراهى مى‏ کشند، سپس (در اغواى آنها) کوتاهى نمى‏ کنند.


در بخش های چهارگانه قبل، توضیحات مختصری پیرامون مفهوم «پناه بردن به خدا» از آیات (201ـ200) سوره مبارک «اعراف» بیان شد.

جمع بندی مباحث یاد شده به شرح زیر است:

1.     انسان باید برای نجات از وسوسه­های تحریک­آمیز شیطان، به خدا پناه ببرد.

2.    برای پناه بردن به خدا، نخست باید جمله پناه بردن به زبان جاری شود: «به خدا پناه می­برم».

3.    سپس در دل به این معنا اعتقاد راستین داشت که پناهگاه حقیقی، خداست و باید حقیقتاً به او پناهنده شد.

4.   آنگاه در عمل، کاری انجام داد که انسان را در پناه خدا قرار می­دهد.

5.    «تقوا» انسان را از وسوسه شیطان نجات می­دهد؛ زیرا تقوا در هنگام وسوسه، انسان را متذکّر یاد خدا می­کند.

6.    «یاد خدا» در هنگام وسوسه شیطان، موجب بصیرت افزایی در انسان برای خروج از دام وسوسه شیطان می­شود.

7.    «پناه بردن به خدا» در هنگام وسوسه تحریک­آمیز شیطان، انسان را متذکّر یاد خدا می­کند، در نتیجه دارای بصیرت الهی می­شود. این، یکی از مصادیق تقواست.

8.رعایت «تقوا» در هنگام وسوسه شیطان این است که انسان از شرّ وسوسه­های او به خدا پناه ببرد.



إنشاء الله همه ما بتوانیم با یاری جستن از آیات روشن و روشنگر قرآن کریم،

راه سعادت و نیک روزی دنیا و آخرت مان را پیدا کنیم و در آن گام برداریم.

به این امید، صلواتی هدیه می کنیم.

 

«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»


  • علیرضا محمدپور گرجی


نکات سه­گانه­ای که در (بخش سوم) در تحلیل آیه «مسّ شیطان» ذکر شد، نکاتی بود که به طور استقلالی از آیه استفاده شد،

اما در نگاه ارتباطی باید توجه داشت که میان آیه «مَسّ شیطان» با آیه «نَزغ» رابطه­ای وجود دارد

و آن اینکه آیه «مَسّ شیطان» دلیلی برای آیه «نَزغ» است؛

به این معنا که آیه «نَزغ»، به لزوم «پناه بردن به خدا» اشاره می­کند و آیه «مَسّ شیطان» به چرایی آن می­پردازد.


«وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ * إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» (اعراف، 200ـ201)

و اگر از سوى شیطان وسوسه تحریک‏آمیزى تو را تحریک کرد، به خدا پناه ببر؛ زیرا او شنوا و داناست. بى‏تردید کسانى که تقوا ورزند، هر گاه وسوسه‏اى از شیطان به آنان رسد، (بى‏درنگ) متذکر شوند و در آن گاه بینا باشند.


حاصل آنکه از ارتباط موجود میان این دو آیه، دو نکته جدید به دست می­آید:

الف) نکته نخست اینکه حکمت پناه بردن به خدا از وسوسه شیطان بیان می­شود؛ گویا خدای سبحان چنین می­فرماید:

«اگر وسوسه تحریک‏آمیزى از سوى شیطان تو را تحریک کرد، به خدا پناه ببر؛ چرا که (بى‏درنگ) متذکر خدا می­شوی و بینا می­گردی».

بدیهی است که با بیان حکمت «پناه بردن به خدا»، مخاطب نسبت به پناه بردن، بیشتر ترغیب می­شود.


ب) نکته دوم آنکه «پناه بردن به خدا» از وسوسه تحریک­آمیز شیطان، نشانه «تقواپیشگی» است

و کسانی که هنگام وسوسه شیطان به خدا پناه می­برند، انسان­های «مُتّقی» هستند.


دلیل این مطلب آن است که در ابتدای آیه دوم به جای عبارت

«کسانی که به خدا پناه می­برند»،

از عبارت «کسانى که تقوا می­ورزند» استفاده شده است.

این جا به جایی آگاهانه در کلام خدای حکیم حکایت­گر این مطلب است که دو عبارت یاد شده، مترادف هستند؛

به این معنا که کسانی که به خدا پناه می­برند، انسان­های تقواپیشه­ای هستند.


  • علیرضا محمدپور گرجی

بحث پیرامون آیات سه گانه (202ـ200) سوره مبارک «اعراف»

به منظور دست یابی به مفهوم دقیق «پناه بردن به خدا» بود:


«وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ * إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ * وَ إِخْوانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فی‏ الغَیِّ ثُمَّ لا یُقْصِرُونَ»؛

و اگر از سوى شیطان وسوسه تحریک‏ آمیزى تو را تحریک کرد، به خدا پناه ببر؛ زیرا او شنوا و داناست. بى ‏تردید کسانى که تقوا ورزند، هر گاه وسوسه‏ اى از شیطان به آنان رسد، (بى‏ درنگ) متذکر شوند و در آن گاه بینا باشند. و (اما سخن درباره مشرکان این است که) برادرانشان (شیاطین) همواره آنان را به گمراهى مى‏ کشند، سپس (در اغواى آنها) کوتاهى نمى‏ کنند.


در (بخش اول) پیرامون آیه نخست؛ یعنی آیه «نزغ» سخن گفتیم،

اکنون به آیه دوم؛ یعنی آیه «مسّ شیطان» می­پردازیم:


ب) از آیه «مَسّ شیطان» سه نکته بدست می­آید،

نخست آنکه برخورداری از «تقوا»،

در نجات انسان از وسوسه شیطان بسیار مؤثر است؛

زیرا این آیه از کسانی یاد می­کند که مزیّن به زینت «تقوا» هستند

و هنگام وسوسه شیطان، متذکّرِ خدا می­شوند و راه نجات را پیدا می­کنند.


نکته دوم آنکه کارکرد «تقوا» در شرایط وسوسه این است که

انسانِ متّقی را متذکّر خدا می­کند؛ یعنی خدا را به یاد او می­آورد.

دلیل بر این مطلب آن است که آیه شریفه می­فرماید:

«إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا»؛

متّقیان هنگام وسوسه شیطان، متذکّر می­شوند.


نکته سوم آنکه «تذکّر» و «یاد خدا» در هنگام هجوم وسوسه شیطان،

بصیرتی به انسان می­دهد که فریب وسوسه­های شیطان را نخورد و در دام او گرفتار نشود: «فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ».


  • علیرضا محمدپور گرجی

درباره آیه 200 سوره مبارک «اعراف» سخن می­گفتیم که

می­توانیم از این آیه شریفه برای فهم بخشی از مفهوم «پناه بردن به خدا» کمک بگیریم.


گفتیم که پناهنده به خدا، در مقام پناه بردن، باید سه کار انجام دهد:

الف) نخست باید به زبان جاری سازد: «به خدا پناه می­برم».

ب) سپس در دل به این معنا اعتقاد راستین داشته باشد که پناهگاه حقیقی، خداست و باید به او پناه بُرد.

ج) آنگاه در عمل، کاری انجام می­دهد که او را در پناه خدا قرار می­دهد.


 شبهه 

حال در اینجا ممکن است این پرسش پیش آید که

اگر کسی تنها قلباً به خدای تعالی پناهنده شود و به پناهندگی زبانی اقدام نکند، خدا او را پناه نمی دهد!


 پاسخ: 

همانگونه که در (بخش اول) از بحث «مفهوم پناه بردن به خدا» توضیح شد،

 عبارت «إنَّه سَمیعٌ عَلیم» در مقام تعلیل است

و بکار گیری تعلیل برای یک مطلب، نشانه وجود رابطه تنگاتنگ با آن مطلب است؛


مانند اینکه شخصی به فرزندش می گوید:

«در این هوای سرد زیاد بیرون نمان، چون سرما می خوری»

عبارت «چون سرما می خوری» تعلیل عبارت قبل از خود است و میان این دو عبارت رابطه وجود دارد؛

یعنی اگر کسی در هوای سرد زیاد بیرون بماند، سرما می خورد

یا به عبارت دیگر،

سرما خوردگی در صورتی حاصل می شود که انسان در مدت طولانی در هوای سرد باشد.

 

در بحث ما نیز چنین است.

خدای سبحان می فرماید: «پناه ببر، چون من شنوا و دانا هستم».

این یعنی

اگر پناه ببری، من، هم پناه بردن تو را می شنوم و هم به آن علم پیدا می کنم.

 

خوب اکنون سخن اینجاست که انسان پناهنده، چه کار کند، خدا می شنود؟

و چه کار کند خدا به آن علم پیدا می کند؟

 

 پاسخ: 

«شنیدن» در ازای گفتن

و «علم پیدا کردن» در ازای خطورات قلبی و افعال خارجی است.

بنابراین روشن است که

اگر انسانِ پناهنده به خدا، بگوید: «به خدا پناه می برم»، خدا این سخن او را می شنود و

اگر به گفتار خویش، قلباً اعتقاد داشته باشد، خدا به این اعتقاد او علم می یابد و نیز

اگر کاری که متناسب با پناه بردن به خدا و دور شدن از وسوسه شیطان است را انجام بدهد، خدا نسبت به آن علم می یابند.


نتیجه آنکه پس از گذراندن این مراحل سه گانه،

بی تردید خدای سبحان به طور کامل او را از وسوسه های شیطان در پناه خود قرار می دهد.

با این بیان، می توان گفت که بحث پیرامون مفهوم «پناه بردن به خدا» در این آیات، روشن است،

اما پرسش دیگری شکل می گیرد که

 

اگر کسی تنها در «زبان» به خدا پناه ببرد؛ یعنی تنها بر زبان جاری سازد که

«به خدا پناه می برم»،

ولی نه قلباً به این موضوع توجه دارد و معتقد است

و نه کار مناسب با ان را انجام می دهد،

آیا چنین پناه بردنی، کامل است؟ و خدا انسان را پناه می دهد؟

 

 پاسخ: 

بدیهی است که

گفتار یا رفتارِ بدون پشتوانه اعتقادی، ثمر مطلوب ندارد.

همچنین گفتار بدون پشتوانه ی عمل نیز، ثمر مطلوب ندارد،

حتی در برخی موارد، خدای سبحان مؤمنان را نسبت به گفتار بدون کار توبیخ هم می کند:

 

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» (صف، 2)

اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! چرا سخنى مى‏ گویید که عمل نمى‏ کنید!؟

 

از سوی دیگر، در بسیاری از موارد، اعتقادِ تنها یا نیّتِ تنها،

بدون آوردن لفظ مربوطه نیز کافی نیست.

 

چند نمونه:

الف) از جمله این موارد می توان به مسأله ازدواج اشاره کرد.

اگر زن و مردی به یکدیگر علاقه داشته باشند و به هم معتقد باشند

و تصمیم قلبیِ قوی برای ازدواج یا هم داشته باشند،

بدیهی است بدون جاری ساختن صیغه عقد، ازدواج شرعی آنها محقق نمی شود.

 

ب) مورد دیگر، به طور خاص، مسأله «پناه بردن» است.

 هم آیه مورد بحث حاکی از این نکته است که

پناه بردن به خدا بدون ذکر زبانی،

به طور کامل محقق نشده است و ثمره مطلوب را نخواهد داشت

 

ج) آیه 97 سوره مبارک «مؤمنون» نیز تصریح می کند که 

«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطین‏»؛

و بگو: «پروردگارا، از وسوسه‏هاى شیاطین به تو پناه مى‏برم‏».

 

د) سیره ولیّ خدا حضرت یوسف (علیه السلام) مؤید سخن ماست:

آن حضرت (علیه السلام) پس از آنکه به مسأله «پناه بردن»، اعتقاد قلبی راسخ داشت،

در هنگام وسوسه شوم همسر عزیز مصر،

نخست «پناه بردن به خدا» را بر زبان جاری ساخت: «قالَ»؛ یعنی گفت، «مَعاذَ اللَّه‏»؛ پناه می برم به خدا،

سپس عمل مرتبط را آن را انجام داد؛

یعنی با توکل بر خدا و تکیه حقیقی بر او،

خود را از صحنه گناه و وسوسه دور ساخت.

 

در پایان این نکته را نیز اضافه می کنیم که 

نمی خواهیم درباره «پناه بردن»، این مسأله را انکار کنیم که

اگر کسی توجه و اعتقاد قلبی داشت

و عمل مرتبط با آن را نیز انجام داد،

مطلقاً هیچ ثمره ای ندارد،

 

 بله ممکن است اثر داشته باشد،

اما باید توجه داشت که این اثر،

اثر کامل و قطعی نیست.

یقیناً پناه بردنی که هر سه بخشِ

«قول»، «اعتقاد» و «عمل»

را داشته باشد، کامل، گسترده و قطعی است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانال تلگرامی ما:

https://telegram.me/andishe_varan

جهت ورود مستقیم به کانال «اندیشه وران، ابتدا روی  @andishe_varan  کلیک زیر کنید:

سپس روی گزینه  Yes  کلیک کنید.

به جمع اندیشه وران، خوش آمدید...


  • علیرضا محمدپور گرجی