اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم‏
«اندیشه وران، وبلاگ تخصصی قرآن کریم»
«آشنایی با سوره های قرآن کریم»
آشنایی تخصصی اندیشه وران جامعه (اعم از حوزوی، دانشگاهی، علاقه مندان و فعالان قرآنی) با سوره های قرآن کریم در 5 محور:
«تفسیر»،«تدبر»،«مصداق»،«روایت»،«احکام»

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خیر» ثبت شده است

جلسه 5

.

دخالت انسان در نظام طبیعت

دخالت انسان در نظام طبیعت، موجب می­شود مانع بزرگی بر سر راه حرکت طبیعی و فطری آفریده­ها بوجود آید و آنها را از مسیر طبیعی «خیر» به بیراهه «شرّ» بکشاند.

.

دست بردن در زندگی خدادادی جنگل­ها، دشت­ها، دریاها، رودخانه­ها، حیوانات و نیز جسم و جان انسان­ها و... باعث بوجود آمدن شُرور و آفات زیانبار و جبران­ناپذیری برای نظام طبیعت و انسان می­شود.

.

به عنوان مثال، اگر جنگل­ها همانگونه که آفریده شده­اند، به شکل طبیعی و فطری ادامه حیات دهند، منشاء خیرات و برکات فراوانی می­شوند؛ از جمله تولید اکسیژن و هوای پاک، مهار سرعت باد، رسوب گرد و غبار، جلوگیری از فرسایش خاک و... .

.

این آثار «خیر»، تا زمانی پابرجا می­ماند که بر سر راه زندگی طبیعی و خدادادی جنگل­ها، مانعی ایجاد نشود و جنگل­ها را از مسیر طبیعی خود خارج نکند.

.

استفاده نادرست و بی­رویه انسان از درختان جنگل، مانع حرکت طبیعی و خدادادی آن می­شود و آفات و شُروری بسیاری به دنبال می­آورد؛ از جمله آلودگی هوا، گسترش ریزگردها، فرسایش خاک، هجوم شن­های روان، وقوع سیل و... .

.

علاج شُرور

برای در امان ماندن از شُرور یاد شده، دو راه وجود دارد:

الف) پیشگیری.

منظور از پیشگیری آن است که اساساً انسان کاری انجام ندهد که موجب بوجود آمدن شرّ در عالَم شود.

از آنجا که «نفس امارّه» در وجود انسان، او را به انجام بدی­ها و شُرور امر می­کند، پس ضروری است انسان، بیش و پیش از هر مخلوق دیگر، از شرّ «نفس امّاره» خود به خدا پناه ببرد.

.«نفس امّاره»، آفریده خداست،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

علاوه بر «نفس امّاره»، «شیطان» نیز انسان را به ایجاد بدی­ها و شرور دعوت می­کند؛ خواه از جنس جنّ باشد که دیده نمی­شود یا از جنس انسان که دیده می­شود.

بنابراین دومین کاری که باید برای پیشگیری از بوجود آمدن شرّ در عالَم انجام داد، پناه بردن به خدا از شرّ شیاطین جنّ و اِنس است.

.«شیاطین جنّ و اِنس» آفریده­های خدا هستند،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

ب) درمان.

دومین راه در امان ماندن از شرور، درمان است.

درمان در جایی است که انسان به هر دلیلی گرفتار شُرور و آفات شده است.

در این حالت انسان نباید از رحمت خدا ناامید شود و باید با پناه بردن به خدا و تلاش خستگی­ناپذیر، خود را از دل آفات و شُرور خارج کند و به ساحل خیرات و برکات برساند،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

.

.

به کانال اندیشه وران بپیوندید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 4

.

«شرّ آفریده­ها»

باد، باران، سرما، گرما، کوه، دریا، حیوانات، انسان­ها، جن­ها و... همه و همه، آفریده­های خدای سبحان هستند؛ خدایی که هم خود بی­عیب و نقص است و هم آفریده­هایش را بی­عیب و نقص آفرید.

نظام عالَم، نظام احسن است؛ زیرا خدای تعالی موجودات را بر پایه خیر و برکت آفرید.

.

حال که چنین است،

پس چطور ممکن است از سوی این آفریده­ها، شرّی به انسان اصابت کند و سعادت دنیا یا آخرت او را به خطر بیاندازد؟

.

در پاسخ به این پرسش باید به این نکته توجه داشت که خدای سبحان هر یک از مخلوقات را در چارچوب طبیعی و فطری خود آفرید.

مادامی که این آفریده­ها در مسیر طبیعی خود حرکت کنند، هیچ شرّ و بدی از سوی آنها متوجه کسی نخواهد شد؛ بلکه طبق آنچه بر پایه آن آفریده شده­اند، به خیر و برکت در دنیا ادامه حیات می­دهند.

.

مشکل زمانی بوجود می­آید که مانعی بر سر راه حرکت طبیعی زندگی موجودات عالَم بوجود آید و این مانع، آنها را از مسیر فطری خدادادی خارج کند.

.

اگر آفریده­های الهی، بنا به هر دلیلی، از مسیر اصلی و طبیعی خود خارج شوند؛ به این معناست که از مسیر خیر و برکتی که خدا آنها را بر پایه آن آفریده بود، خارج شدند.

خروج از مسیر خیر، مساوی با ورود به جاده شرّ و آسیب است؛ شرّ و آسیبی که دیر یا زود گریبان­گیر انسان می­شود و سعادت دنیا یا آخرت او را به خطر می­اندازد.

.

بنابراین، پیش از آنکه چنین اتفاقی رخ دهد، باید مانند رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) از شرّ مخلوقات به خدا پناه برد:

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

.

.

با ما در کانال اندشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 3

مم

«خطر بزرگ»

مم

«مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ از شرّ هر آنچه که آفرید.

مم

خدای سبحان در دومین آیه سوره مبارک «فلق»، از «شرّ آفریده­ها» سخن می­گوید؛ همان خطر بزرگی که حتی رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) را نیز تهدید می­کند؛ به گونه­ای که آن حضرت (صل الله علیه و آله و سلم) برای  در امان ماندن از آسیب آن، همواره به خدا پناه می­برد:

مم

«أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

مم

«ما»؛ یعنی آنچه.

«خَلَقَ»؛ یعنی خلق کرد و آفرید.

«مَا خَلَقَ»؛ یعنی هر موجودی که خدای بزرگ در عالَم آفرید.

مم

بنابراین وقتی می­فرماید: «شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ یعنی از سوی مخلوقات الهی، «شرّ» صادر می­شود و انسان در معرض این شرّ خانمان­سوز است.

مم

هشدار

انسان در هر لحظه از زندگی ممکن است گرفتار شرّ مخلوقات شود. خطر این شرّ، آنقدر بزرگ است که برای در امان ماندن از آن، راهی جز پناه بردن به خدا وجود ندارد.

مم

پس همگان باید به تأسی از پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) به خدای بزرگ پناه ببرند.

مم

در روایتی وارد شده است که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) یکی از اصحاب را به خواندن چهار سوره «کافرون، توحید، فلق، ناس» سفارش کردند و فرمودند:

مم

من تا به امروز هر صبح بوسیله این چهار سوره به خدا پناه می­برم و نتیجه این پناهندگی این شد که هیچگاه در فرزند و مال و تندرستی و دارایی، گرفتار نیامدم و همانگونه که می­بینید به این سن رسیدم. پس به این چهار سوره توجه کنید و بوسیله آن زیاد به خدا پناه ببرید.[1]

مم

مم

با کلیک بر روی کانال اندشه وران با ما همراه باشید.

مم

مم



[1] منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجة علیه السلام، ص: 101.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 2 

پناهگاه حقیقی

تنها پناهگاه و تکیه­گاه در هنگام سختی­ها و خطرها، خداست: «بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ»؛ یعنی به پروردگار سپیده دم.

خدا به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) می­فرماید که بگو من همیشه به پروردگار سپیده­دم، پناه می­برم: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ».

نکته اول

خدا، «رَبّ» است. معنای دقیق واژه «رَبّ»، در دو کلمه خلاصه می­شود: الف) «مالک» ب) «مُدبّر». «مالک»؛ یعنی صاحب و سرپرست، «مُدبّر»؛ یعنی تدبیر کننده امور.

«خدا، ربّ العالمین است»؛ یعنی خدا، مالک و سرپرست عالَم است و امر آن را تدبیر می­کند. هر چیزی که در جهان هستی وجود دارد، از آنِ خداست؛ زیرا تنها خداست که تمام عالَم را آفریده است. بنابراین، تمام آفریده­ها حیات خود را مدیون خدا هستند.

از طرف دیگر، کار خدا، تنها منحصر در آفرینش موجودات عالَم نیست؛ یعنی اینگونه نیست که فقط مسئولیت آفرینش موجودات را بر عهده داشته باشد و کاری به رشد و نمو و تعالی آنها نداشته باشد و آنها را به حال خود رها کرده یا به دیگری سپرده باشد.

حقیقت مسأله این است که خدای سبحان، علاوه بر آفرینش مخلوقات، پرورش آنها را نیز خود انجام داده است. به تعبیر دیگر، خدا هم آفریدگار است و هم پروردگار.

اوست که همه عالَم را آفریده است و تمامی امور و شئونات آن را تدبیر می­کند. جنگل­ها، دریاها، صحراها، کوه­ها، انسان­ها، جنّ­ها و... را خدا آفریده است و همه را همو ربوبیت می­کند.

حال که تا اندازه­ای جایگاه خدا در عالَم معلوم شد، پس سزاوار است که انسان، به عنوان یکی از مخلوقات خدا، در هنگام دشواری­ها و خطرها به خدا پناه ببرد؛ زیرا خدا «رَبّ» انسان است و همواره دست پروردگاری خو را بر سر او می­کشد و او را به رشد و تعالی شایسته می­رساند.

سوره فلق 1

نکته دوم

خدای سبحان در آیه نخست از میان همه مخلوقات خود، به «فَلَق»؛ یعنی «سپیده­دم» اشاره کرد و فرمود: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ».

این تعبیر میتواند بیانگر دو مطلب باشد:

الف) ربوبیت گسترده خدا. گویا خدا می­خواهد به کسی که گرفتار دشواری­ها و خطرها شده است، بگوید نگران نباش، به کسی پناه ببر که «ربّ فَلق» است؛ یعنی ربوبیت او همه جا گسترده شده است. چنین خدایی حتماً از حال تو غافل نیست و اگر به او پناه ببری، قعطاً تو را در پناه خود نگاه می­دارد.

ب) قدرت خدا در تغییر شرایط. خدای سبحان می­خواهد توجه انسان را به پدیده­ای جلب کند که هر روز آن را مشاهده می­کند؛ یعنی «سپیده صبح». همان کسی که سپیده صبح را از دل تاریکی متراکم شب خارج می­کند، قادر است انسانِ گرفتار آمده در زیر خروارها دشواری و خطر را نیز نجات دهد.

انسان تنها باید اراده کند که به یک همچین قدرتی پناهنده شود.

با ما در کانال اندیشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 1

خدای سبحان در این سوره پس از ذکر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) چننی خطاب می فرماید:

قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ(1)؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح.

نکته­ها:

1. سخن از پناه بردن به خداست: «أَعُوذُ»؛ پناه مى‏برم.

«پناه بردن» در جایی معنا پیدا می کند که خطر بزرگی انسان را تهدید کند و انسان به دنبال راه نجات باشد.

پس این سوره، از یک سو از یک خطر بزرگ خبر می دهد و از سوی دیگر، راه رهایی از آن را بازگو می کند.

2. پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) همواره به خدا پناه می برد.

«أَعُوذُ»، فعل مضارع است و بر استمرار دلالت دارد.

وقتی پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) می­فرماید: «أَعُوذُ»؛ یعنی او با آنکه دارای مقام عصمت است، بدون آنکه لحظه ای غافل باشد، مستمراً به خدا پناه می برد.

بنابراین، «پناه بردن به خدا»، سیره عملی پیامبر خدا (صل الله علیه و آله و سلم) است.

3. به دستور خدا، پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) باید راه نجات از خطر را برای همگان بیان کند و آن حضرت (صل الله علیه و آله و سلم)  این کار را می کند. «قُلْ»؛ یعنی «بگو»

سؤال

چرا باید «پناه بردن» پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) به خدا، برای عموم مردم بازگو شود؟

جواب

الف) همگان پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) را بشناسند و بدانند که او همواره به خدا تکیه دارد و لحظه ای از او غافل نیست، در نتیجه خدا هم پیوسته با اوست و هرگز او را رها نکرده است. پس در همه امور می توان با خیال آسوده از او پیروی نمود و به سعادت حقیقی دست یافت.

ب) همگان از سیره عملی پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم)  الگو بگیرند؛ یعنی بیاموزند که در هنگام خطرهای بزرگ، باید مانند آن حضرت (صل الله علیه و آله و سلم) به خدا پناه ببرند.

ج) خطری که سوره «فلق» از آن یاد می کند، آنقدرویرانگر است که حتی شخصی چون رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) که معصوم است، باید از شرّ آن به خدا پناه ببرد. پس سایر انسان ها به طریق اولی باید از آن خطر عظیم به خدا پناه ببرند.

با ما در کانال اندیشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

پرسش4: آیا وسوسه به انسان شرّ می رساند؟ معنای شرّ رساندن وسوسه چیست؟ 


به تعبیر دیگر:

شر وسوسه چیست و چگونه انسان را به تباهی می کشد؟


«شرّ وسوسه» عبارت است از منحرف شدن انسان از نظم طبیعیِ نظام «تکوین» و نظام «تشریع».

نتیجه این انحراف، دور شدن انسان از خیرات موجود در این دو نظام و غرق شدن در شُرور است.


👽💀 وسوسه گران جنّ و انس، وسوسه شوم خود را در سینه انسان نفوذ می دهند تا وسوسه، قلب و جان انسان را احاطه کند و اندک اندک به آن راه یابد.


اگر وسوسه در قلب و جان انسان نفوذ کند،

قلب تحت تأثیر شدید وسوسه، به محاسبات اشتباه دست می زند، در نتیجه افکار و عقاید و اعمال مخالف با نظام «تکوین» و «تشریع» را به همه اعضا و جوارح صادر می کند.


اینجاست که انسان برخلاف قوانین «طبیعت» و «دین» می اندیشید، معتقد می شود و عمل می کند،

در نتیجه از «خیرات» تعبیه شده در این دو نظام دور و به «شُرور» گرفتار می شود.


اگر انسان، همانگونه که سوره مبارک «ناس» در صدد آن است،

سینه خود را از یاد خدا پُر کند، دیگر در سینه او جایی برای وسوسه شومِ وسوسه گران باقی نمی ماند

تا بتواند در آن نفوذ کند و سرانجام بر قلب و جان او مسلط شود.


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (1) مَلِکِ النَّاسِ (2) إِلهِ النَّاسِ (3)


اگر سینه انسان از یاد «ربوبیت خدا»، «فرمانروایی خدا» و «اُلوهیت خدا» پُر شود،


قلب تحت تأثیر این حقایق نورانی قرار می گیرد، در نتیجه محاسباتی انجام می دهد که کاملاً با قوانین موجود در دو نظام «تکوین» و «تشریع» موافق و همسو است.


اینجاست که قلب می تواند افکار و عقاید و اعمال «شایسته» را به همه اعضا و جوارح صادر کند،

در نتیجه انسان را از «شُرور» و «آفات» دنیایی و آخرتی دور کند و به «خیرات» و «برکات» سرشار در دنیا و آخرت برساند.



*** حاصل آنکه وسوسه وسوسه گران جنّ و انس، با خود شرّی به دنبال می آورد که دست کم دو اثر نامطلوب در پی دارد:


الف) انسان را از نظم طبیعی موجود در نظام آفرینش (تکوین) خارج می سازد،

در نتیجه او را به فرسودگی و ناکامی در زندگی دنیایش سوق می دهد؛

مانند ماهی که خلاف جریان طبیعی رود خروشان حرکت می کند و ناکام می ماند


ب) انسان را از نظم حساب شده موجود در نظام دین (تشریع) خارج می سازد،

در نتیجه او را به شقاوت و ناکامی در زندگی ابدی در عالَم آخرت سوق می دهد.


گر جز به حقّ می رود جاده ات               در آتش فشانند سجاده ات



💠 🌹💠 🌹


آری، کسی که وسوسه های شیطانی را از جنّ و انس می پذیرد

و بر پایه آن، معتقد می شود، سخن می گوید یا رفتار می کند،

در حقیقت گرفتار شرّی بزرگ شده است که سعادت دنیا و آخرتش را تهدید می کند.


در این میان، کسانی که نگران سعادت و خوشبختی خود هستند،

این پرسش مهم همه وجودشان را فرا می گیرد که
آیا برای در امان ماندن از این تهدید خانه مان سوز یا درمان آن، راهکاری وجود دارد؟


إنشاء الله در ادامه، به یاری سوره مبارک «ناس»، پیرامون این مطلب سخن می گوییم.


کانال تلگرامی ما:

https://telegram.me/andishe_varan

جهت ورود مستقیم به کانال «اندیشه وران، ابتدا روی  @andishe_varan  کلیک زیر کنید:

سپس روی گزینه    کلیک کنید.

به جمع اندیشه وران، خوش آمدید...




  • علیرضا محمدپور گرجی

پرسش4: آیا وسوسه به انسان شرّ می رساند؟ معنای شرّ رساندن وسوسه چیست؟ 


انحراف از مسیر «تکوین» و «تشریع» و انتخاب مسیری غیر از مسیر صحیح موجود در «نظام طبیعت» و «نظام دین»،

  • علیرضا محمدپور گرجی

پرسش4: آیا وسوسه به انسان شرّ می رساند؟ معنای شرّ رساندن وسوسه چیست؟ 


هر کسی خود، مسئول جلب خیر برای خود یا دفع شرّ از خود است

  • علیرضا محمدپور گرجی

پرسش4: آیا وسوسه به انسان شرّ می رساند؟ معنای شرّ رساندن وسوسه چیست؟ 


آیه چهارم سوره مبارک «ناس» صراحتاً بیان می کند که

  • علیرضا محمدپور گرجی

پرسش3: «وسوسه گرها» چگونه انسان را وسوسه می کنند؟

  • علیرضا محمدپور گرجی