اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم‏
«اندیشه وران، وبلاگ تخصصی قرآن کریم»
«آشنایی با سوره های قرآن کریم»
آشنایی تخصصی اندیشه وران جامعه (اعم از حوزوی، دانشگاهی، علاقه مندان و فعالان قرآنی) با سوره های قرآن کریم در 5 محور:
«تفسیر»،«تدبر»،«مصداق»،«روایت»،«احکام»

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوره فلق» ثبت شده است

جلسه 9

.

شرّ تاریکی

خدای سبحان در دو آیه نخست سوره مبارک «فلق» به این نکته اشاره فرمود که باید از شرّ تمام آفریده­ها به خدا پناه بُرد:

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

در ادامه، در آیات سوم تا پنجم، از میان همه آفریده­های عالَم، به صورت ویژه به سه مصداق اشاره می­کند؛ یعنی «تاریکی»، «جادوگر» و «حسود». این اشاره ویژه، بیانگر این مطلب است که انسان در میان همه آفریده­ها، باید از این سه مورد، به طور ویژه به خدا پناه ببرد.

.

در سومین آیه سوره مبارک «فلق» می­خوانیم:

«وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ»؛ و از تاریکی، آنگاه که وارد شود.

«غاسق»؛ یعنی تاریکی.

«إذا وَقَبّ»؛ یعنی آنگاه که داخل شود.

.

از این آیه شریف دست­کم چند نکته مهم درمی­یابیم:

الف) همانگونه که روشنایی و نور آفریده خداست، «تاریکی» نیز آفریده خداست.

ب) از آنجا که خدای سبحان، از میان «تاریکی» و «روشنایی»، نسبت به شرّ تاریکی تأکید کرده است، می­توان دریافت که شرّ و آفت و آسیبی که در تاریکی­ها ممکن است به انسان اصابت کند، بسی مهم­تر و بیشتر از شرّ و بلایی است که ممکن است در روشنایی­ها به انسان برخورد کند.

ج) انسان زمانی در معرض شرّ تاریکی قرار می­گیرد که تاریکی داخل شود و فراگیر گردد.

د) برای در امان ماندن از شرّ تاریکی، باید به پررودگار سپیده­دم پناه برد:

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ*وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ...»؛

بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید و از تاریکی، آنگاه که وارد شود... .

.

در خیابان، محل کار، منزل، صحراء، جنگل، دریا و خلاصه در هر جایی که حضور داریم و زندگی می­کنیم، زمان­هایی وجود دارد که تاریکی، پس از روشنایی، همه جا را فرامی­گیرد.

در تاریکی­ها بیش از روشنایی­ها ممکن است گرفتار شُرور و آفات و بلاها شویم. این مطلب آنقدر مهم است که امام زین العابدین (علیه السلام) به درگاه الهی چنین دعا می­کند:

«اللَّهُمَّ نَجِّنِی مِنْ طَارِقٍ یَطْرُقُ فِی لَیْلٍ غَاسِقٍ‏ أَوْ صُبْحٍ بَارِق» [1]

خدایا مرا از راه رونده­ای که در شب تاریک و صبح روشن راه می­رود، نجات بده.

 .

این راه رونده، میتواند هر موجودی باشد، از قبیل انسان، جنّ، حیوانات درنده و گزنده، باد، اجسام و... .

.
.
..
در کانال اندیشه وران به ما بپیوندید.

[1]. مهج الدعوات و منهج العبادات، ص298.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 8

.

طمع­ورزی در دنیا، ریشه هر شرّی است.

خدای سبحان نعمت­های دنیا را آفرید تا انسان به قدر ضرورت از آنها بهره ببرد و نیازهای اولیه خود را برطرف سازد.

انسان عاقل کسی است که از میان نعمت­های فراوان دنیا، تنها به اندازه­ای توشه بردارد که نیازهای ضروری زندگی خود و خانواده­اش را تأمین کند و باقی نعمت­های خدادادی را برای بهره­مندی از سود سرشار آن در آخرت، سرمایه­گزاری کند.

.

این هوشمندی، ریشه در روایت مشهور پیامبر اکرم (صلّ الله علیه و آله و سلم) دارد که فرمود: «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»؛[1] دنیا، مزرعه آخرت است.

.

این سخن گوهربار به این معناست که انسان باید از تمام امکانات مادی و نعمت­های دنیایی خود، برای آبادانی آخرتش تلاش کند.

هر چه انسان در دنیا در امور خیر بیشتر تلاش کند، در آخرت محصول پربارتری برداشت خواهد کرد.

.

در نقطه مقابل، کسانی هستند که هیچگاه در بهره­مندی از دنیا و نعمت­های آن، قانع نیستند و هرگز به قدر ضرورت، اکتفا نمی­کنند.

طمع استفاده بیشتر از دنیا و نعمت­های دنیا، سر تا پای زندگی آنها را فرا گرفته است.

.

داشتن روحیه طمع­ورزی در این انسان­ها، باعث می­شود که همه نعمت­ها را در دنیا برای خود مصرف کنند و برای آخرت­شان چیزی پس انداز نکنند.

بدین ترتیب، وقتی قیامت برپا شود، چون چیزی از پیش برای امروز خود مهیا نکردند، دست خالی محشور می­شوند،

بنابراین، عاقبتی جز به آتش سوزان دوزخ در انتظار آنان نیست. اینگونه است که طمع داشتن به دنیا، بزرگ­ترین شرّ را نصیب انسان­ها می­کند.

.

راه رهایی از این شرّ خانه­مان سوز، توبه راستین به درگاه خدا و درمان روحیه طمع­ورزی به مال و شهرت و شهوت و سایر نعمت­های دنیاست.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«الطَّمَعُ فِی الدُّنْیَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ صَاحِبُهَا لَایَنْجُو مِنَ النَّارِ إِلَّا أَنْ یَتُوب»؛‏[2]

طمع­ورزی در دنیا، ریشه هر شرّی است و شخص طمعکار، از آتش جهنّم نجات نمی­یابد، مگر آنکه توبه کند.

.

خدای سبحان خصلت طمع­ورزی، را آفرید تا ما را به آن بیازماید، پس برای آنکه در این امتحان پیروز شویم و از شرّ طمع به دنیا، در امان باشیم، به سفارش خدای مهربان، به او پناه می­بریم:

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ...»؛

بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید... .

.

انسان عاقل علاوه بر پناه بردن زبانی به خدا، در عمل نیز روحیه دنیاگرایی را از خود دور نگه می­دارد تا شرّ طمع­ورزی و آزمندی دامن او را نگیرد و در عالَم آخرت به خیرات و برکات الهی نائل آید.



[1] مجموعة ورّام، ج‏1 ؛ ص183.

[2] مصباح الشریعة، ص 202.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 7

رابطه گناه با شرّ.

انسان گنهکار قطعاً در معرض «شرّ» است و ارتکاب گناه، انسان را گرفتار شرّ می­کند.

«شرابخواری» از جمله گناهان بزرگی است که باعث می­شود شرّ، دامان انسان را بگیرد؛ زیرا انسان با خوردن «شراب» کلیدی می­سازد که قفل شرّ را باز می­کند.

«دروغگویی» گناه دیگری است که قفل شرّ بوسیله آن به راحتی باز می­شود.

شرّی و بدی که «دروغگویی» به زندگی انسان وارد می­کند، بسی بدتر و ناگوارتر از شرّی است که «شرابخواری» به زندگی وارد می­کند.

.

در روایتی از امام باقر  (علیه السلام) نقل شده است که فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ‏ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَاب‏»؛[1]

به راستى که خدای عزوجل براى شرّ قفل هایى گذارد و کلید آن قفل ها را شراب قرار داد و دروغ از شراب بدتر است.

انسان عاقل کسی است که به دین خدا پایبند باشد و به هیچ گناهی، به ویژه «شرابخواری» و «دروغگویی»، نزدیک نشود.

کسی که گناه می­کند، به این معناست که به دست خود، کلید قفل «شرّ» را می­سازد و خود را گرفتار شرّ و بلا می­کند.

.

پناه بردن عملی، زبانی، قلبی

بنابر آنچه گذشت میتوان گفت که یکی از معانی «پناه بردن به خدا»، عمل به تکالیفی است که خدا برای بندگان خود مقرّر فرموده است.

انجام «بایدها» و ترک «نبایدها»ی دین، انسان را از آفات و شُرور دنیا و آخرت دور می­کند و به خیرات و برکات دو سرا می­رساند. این کار، پناه بردن عملی به خدا از شرّ آفریده­هاست.

پناه بردن زبانی به خدا از شرّ آفریده­ها، قرائت سوره مبارک «فلق» است:

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ...»؛

بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید... .

پناه بردن قلبی به خدا آن که انسان قلباً اعتقاد داشته باشد که برای رهایی از شرّ آفریده­ها، تنها یک پناهگاه امن وجود دارد و آن، پناهگاه امن الهی است.

.

به اندیشه وران بپیوندید.



[1]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 339

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 6

.

سؤال: چرا خدا نفس اماره و شیطان را آفرید؟

1. همیشه نیروهاى مقاوم در برابر دشمنان سر سخت جان مى‏گیرند، و سیر تکاملى خود را مى‏پیمایند.

فرماندهان و سربازان ورزیده و نیرومند کسانى هستند که در جنگهاى بزرگ با دشمنان سرسخت درگیر بوده‏اند.

سیاستمداران با تجربه و پر قدرت آنها هستند که در کوره‏هاى سخت بحرانهاى سیاسى با دشمنان نیرومندى دست پنجه نرم کرده‏اند.

قهرمانان بزرگ کشتى آنها هستند که با حریفهاى پر قدرت و سرسخت زورآزمایى کرده‏اند.

 

2. شیطان از روز اول خلقتى پاک داشت، مانند همه موجودات دیگر،انحراف و انحطاط و بدبختى و شیطنت با اراده و خواست خودش به سراغش آمد.

بنابراین خداوند ابلیس را از روز اول شیطان نیافرید، او خودش خواست شیطان باشد ولى در عین حال شیطنت او نه تنها زیانى به بندگان حق‏طلب نمى‏رساند بلکه نردبان ترقى آنها است (دقت کنید).

.

منتها این سؤال باقى مى‏ماند که چرا خدا درخواست او را در باره ادامه حیاتش پذیرفت، و چرا فورا نابودش نکرد؟!

.

پاسخ این سؤال همانست که در بالا گفته شد و به تعبیر دیگر:

عالم دنیا میدان آزمایش و امتحان است (آزمایشى که وسیله پرورش و تکامل انسانها است). و مى‏دانیم آزمایش جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفانها و بحرانها امکان‏پذیر نیست.

البته اگر شیطان هم نبود هواى نفس و وسوسه‏هاى نفسانى انسان را در بوته آزمایش قرار مى‏داد، اما با وجود شیطان این تنور آزمایش داغتر شد، چرا که شیطان عاملى است از برون و هواى نفس عاملى است از درون‏.

 .

تفسیر نمونه، ج‏19، ص: 345-347

.

بنابراین، برای آنکه از شرّ هر یک از آفریده­های خدا، ازجمله «شیاطین» و «نفس امّاره»، در امان باشیم، باید حتماً به خدای بزرگ پناه ببریم.

.

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛
بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

به این نکته نیز توجه داریم که «پناه بردن به خدا» هرگز به معنای نادیده گرفتن نکات ایمنی و رها کردن اقدامات پیشگیرانه متناسب با شرایط خطر و آسیب نیست.

.

.

با کانال اندیشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 5

.

دخالت انسان در نظام طبیعت

دخالت انسان در نظام طبیعت، موجب می­شود مانع بزرگی بر سر راه حرکت طبیعی و فطری آفریده­ها بوجود آید و آنها را از مسیر طبیعی «خیر» به بیراهه «شرّ» بکشاند.

.

دست بردن در زندگی خدادادی جنگل­ها، دشت­ها، دریاها، رودخانه­ها، حیوانات و نیز جسم و جان انسان­ها و... باعث بوجود آمدن شُرور و آفات زیانبار و جبران­ناپذیری برای نظام طبیعت و انسان می­شود.

.

به عنوان مثال، اگر جنگل­ها همانگونه که آفریده شده­اند، به شکل طبیعی و فطری ادامه حیات دهند، منشاء خیرات و برکات فراوانی می­شوند؛ از جمله تولید اکسیژن و هوای پاک، مهار سرعت باد، رسوب گرد و غبار، جلوگیری از فرسایش خاک و... .

.

این آثار «خیر»، تا زمانی پابرجا می­ماند که بر سر راه زندگی طبیعی و خدادادی جنگل­ها، مانعی ایجاد نشود و جنگل­ها را از مسیر طبیعی خود خارج نکند.

.

استفاده نادرست و بی­رویه انسان از درختان جنگل، مانع حرکت طبیعی و خدادادی آن می­شود و آفات و شُروری بسیاری به دنبال می­آورد؛ از جمله آلودگی هوا، گسترش ریزگردها، فرسایش خاک، هجوم شن­های روان، وقوع سیل و... .

.

علاج شُرور

برای در امان ماندن از شُرور یاد شده، دو راه وجود دارد:

الف) پیشگیری.

منظور از پیشگیری آن است که اساساً انسان کاری انجام ندهد که موجب بوجود آمدن شرّ در عالَم شود.

از آنجا که «نفس امارّه» در وجود انسان، او را به انجام بدی­ها و شُرور امر می­کند، پس ضروری است انسان، بیش و پیش از هر مخلوق دیگر، از شرّ «نفس امّاره» خود به خدا پناه ببرد.

.«نفس امّاره»، آفریده خداست،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

علاوه بر «نفس امّاره»، «شیطان» نیز انسان را به ایجاد بدی­ها و شرور دعوت می­کند؛ خواه از جنس جنّ باشد که دیده نمی­شود یا از جنس انسان که دیده می­شود.

بنابراین دومین کاری که باید برای پیشگیری از بوجود آمدن شرّ در عالَم انجام داد، پناه بردن به خدا از شرّ شیاطین جنّ و اِنس است.

.«شیاطین جنّ و اِنس» آفریده­های خدا هستند،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

ب) درمان.

دومین راه در امان ماندن از شرور، درمان است.

درمان در جایی است که انسان به هر دلیلی گرفتار شُرور و آفات شده است.

در این حالت انسان نباید از رحمت خدا ناامید شود و باید با پناه بردن به خدا و تلاش خستگی­ناپذیر، خود را از دل آفات و شُرور خارج کند و به ساحل خیرات و برکات برساند،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

.

.

به کانال اندیشه وران بپیوندید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 4

.

«شرّ آفریده­ها»

باد، باران، سرما، گرما، کوه، دریا، حیوانات، انسان­ها، جن­ها و... همه و همه، آفریده­های خدای سبحان هستند؛ خدایی که هم خود بی­عیب و نقص است و هم آفریده­هایش را بی­عیب و نقص آفرید.

نظام عالَم، نظام احسن است؛ زیرا خدای تعالی موجودات را بر پایه خیر و برکت آفرید.

.

حال که چنین است،

پس چطور ممکن است از سوی این آفریده­ها، شرّی به انسان اصابت کند و سعادت دنیا یا آخرت او را به خطر بیاندازد؟

.

در پاسخ به این پرسش باید به این نکته توجه داشت که خدای سبحان هر یک از مخلوقات را در چارچوب طبیعی و فطری خود آفرید.

مادامی که این آفریده­ها در مسیر طبیعی خود حرکت کنند، هیچ شرّ و بدی از سوی آنها متوجه کسی نخواهد شد؛ بلکه طبق آنچه بر پایه آن آفریده شده­اند، به خیر و برکت در دنیا ادامه حیات می­دهند.

.

مشکل زمانی بوجود می­آید که مانعی بر سر راه حرکت طبیعی زندگی موجودات عالَم بوجود آید و این مانع، آنها را از مسیر فطری خدادادی خارج کند.

.

اگر آفریده­های الهی، بنا به هر دلیلی، از مسیر اصلی و طبیعی خود خارج شوند؛ به این معناست که از مسیر خیر و برکتی که خدا آنها را بر پایه آن آفریده بود، خارج شدند.

خروج از مسیر خیر، مساوی با ورود به جاده شرّ و آسیب است؛ شرّ و آسیبی که دیر یا زود گریبان­گیر انسان می­شود و سعادت دنیا یا آخرت او را به خطر می­اندازد.

.

بنابراین، پیش از آنکه چنین اتفاقی رخ دهد، باید مانند رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) از شرّ مخلوقات به خدا پناه برد:

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

.

.

با ما در کانال اندشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 3

مم

«خطر بزرگ»

مم

«مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ از شرّ هر آنچه که آفرید.

مم

خدای سبحان در دومین آیه سوره مبارک «فلق»، از «شرّ آفریده­ها» سخن می­گوید؛ همان خطر بزرگی که حتی رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) را نیز تهدید می­کند؛ به گونه­ای که آن حضرت (صل الله علیه و آله و سلم) برای  در امان ماندن از آسیب آن، همواره به خدا پناه می­برد:

مم

«أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

مم

«ما»؛ یعنی آنچه.

«خَلَقَ»؛ یعنی خلق کرد و آفرید.

«مَا خَلَقَ»؛ یعنی هر موجودی که خدای بزرگ در عالَم آفرید.

مم

بنابراین وقتی می­فرماید: «شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ یعنی از سوی مخلوقات الهی، «شرّ» صادر می­شود و انسان در معرض این شرّ خانمان­سوز است.

مم

هشدار

انسان در هر لحظه از زندگی ممکن است گرفتار شرّ مخلوقات شود. خطر این شرّ، آنقدر بزرگ است که برای در امان ماندن از آن، راهی جز پناه بردن به خدا وجود ندارد.

مم

پس همگان باید به تأسی از پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) به خدای بزرگ پناه ببرند.

مم

در روایتی وارد شده است که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) یکی از اصحاب را به خواندن چهار سوره «کافرون، توحید، فلق، ناس» سفارش کردند و فرمودند:

مم

من تا به امروز هر صبح بوسیله این چهار سوره به خدا پناه می­برم و نتیجه این پناهندگی این شد که هیچگاه در فرزند و مال و تندرستی و دارایی، گرفتار نیامدم و همانگونه که می­بینید به این سن رسیدم. پس به این چهار سوره توجه کنید و بوسیله آن زیاد به خدا پناه ببرید.[1]

مم

مم

با کلیک بر روی کانال اندشه وران با ما همراه باشید.

مم

مم



[1] منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجة علیه السلام، ص: 101.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 2 

پناهگاه حقیقی

تنها پناهگاه و تکیه­گاه در هنگام سختی­ها و خطرها، خداست: «بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ»؛ یعنی به پروردگار سپیده دم.

خدا به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) می­فرماید که بگو من همیشه به پروردگار سپیده­دم، پناه می­برم: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ».

نکته اول

خدا، «رَبّ» است. معنای دقیق واژه «رَبّ»، در دو کلمه خلاصه می­شود: الف) «مالک» ب) «مُدبّر». «مالک»؛ یعنی صاحب و سرپرست، «مُدبّر»؛ یعنی تدبیر کننده امور.

«خدا، ربّ العالمین است»؛ یعنی خدا، مالک و سرپرست عالَم است و امر آن را تدبیر می­کند. هر چیزی که در جهان هستی وجود دارد، از آنِ خداست؛ زیرا تنها خداست که تمام عالَم را آفریده است. بنابراین، تمام آفریده­ها حیات خود را مدیون خدا هستند.

از طرف دیگر، کار خدا، تنها منحصر در آفرینش موجودات عالَم نیست؛ یعنی اینگونه نیست که فقط مسئولیت آفرینش موجودات را بر عهده داشته باشد و کاری به رشد و نمو و تعالی آنها نداشته باشد و آنها را به حال خود رها کرده یا به دیگری سپرده باشد.

حقیقت مسأله این است که خدای سبحان، علاوه بر آفرینش مخلوقات، پرورش آنها را نیز خود انجام داده است. به تعبیر دیگر، خدا هم آفریدگار است و هم پروردگار.

اوست که همه عالَم را آفریده است و تمامی امور و شئونات آن را تدبیر می­کند. جنگل­ها، دریاها، صحراها، کوه­ها، انسان­ها، جنّ­ها و... را خدا آفریده است و همه را همو ربوبیت می­کند.

حال که تا اندازه­ای جایگاه خدا در عالَم معلوم شد، پس سزاوار است که انسان، به عنوان یکی از مخلوقات خدا، در هنگام دشواری­ها و خطرها به خدا پناه ببرد؛ زیرا خدا «رَبّ» انسان است و همواره دست پروردگاری خو را بر سر او می­کشد و او را به رشد و تعالی شایسته می­رساند.

سوره فلق 1

نکته دوم

خدای سبحان در آیه نخست از میان همه مخلوقات خود، به «فَلَق»؛ یعنی «سپیده­دم» اشاره کرد و فرمود: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ».

این تعبیر میتواند بیانگر دو مطلب باشد:

الف) ربوبیت گسترده خدا. گویا خدا می­خواهد به کسی که گرفتار دشواری­ها و خطرها شده است، بگوید نگران نباش، به کسی پناه ببر که «ربّ فَلق» است؛ یعنی ربوبیت او همه جا گسترده شده است. چنین خدایی حتماً از حال تو غافل نیست و اگر به او پناه ببری، قعطاً تو را در پناه خود نگاه می­دارد.

ب) قدرت خدا در تغییر شرایط. خدای سبحان می­خواهد توجه انسان را به پدیده­ای جلب کند که هر روز آن را مشاهده می­کند؛ یعنی «سپیده صبح». همان کسی که سپیده صبح را از دل تاریکی متراکم شب خارج می­کند، قادر است انسانِ گرفتار آمده در زیر خروارها دشواری و خطر را نیز نجات دهد.

انسان تنها باید اراده کند که به یک همچین قدرتی پناهنده شود.

با ما در کانال اندیشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 1

خدای سبحان در این سوره پس از ذکر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) چننی خطاب می فرماید:

قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ(1)؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح.

نکته­ها:

1. سخن از پناه بردن به خداست: «أَعُوذُ»؛ پناه مى‏برم.

«پناه بردن» در جایی معنا پیدا می کند که خطر بزرگی انسان را تهدید کند و انسان به دنبال راه نجات باشد.

پس این سوره، از یک سو از یک خطر بزرگ خبر می دهد و از سوی دیگر، راه رهایی از آن را بازگو می کند.

2. پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) همواره به خدا پناه می برد.

«أَعُوذُ»، فعل مضارع است و بر استمرار دلالت دارد.

وقتی پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) می­فرماید: «أَعُوذُ»؛ یعنی او با آنکه دارای مقام عصمت است، بدون آنکه لحظه ای غافل باشد، مستمراً به خدا پناه می برد.

بنابراین، «پناه بردن به خدا»، سیره عملی پیامبر خدا (صل الله علیه و آله و سلم) است.

3. به دستور خدا، پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) باید راه نجات از خطر را برای همگان بیان کند و آن حضرت (صل الله علیه و آله و سلم)  این کار را می کند. «قُلْ»؛ یعنی «بگو»

سؤال

چرا باید «پناه بردن» پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) به خدا، برای عموم مردم بازگو شود؟

جواب

الف) همگان پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) را بشناسند و بدانند که او همواره به خدا تکیه دارد و لحظه ای از او غافل نیست، در نتیجه خدا هم پیوسته با اوست و هرگز او را رها نکرده است. پس در همه امور می توان با خیال آسوده از او پیروی نمود و به سعادت حقیقی دست یافت.

ب) همگان از سیره عملی پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم)  الگو بگیرند؛ یعنی بیاموزند که در هنگام خطرهای بزرگ، باید مانند آن حضرت (صل الله علیه و آله و سلم) به خدا پناه ببرند.

ج) خطری که سوره «فلق» از آن یاد می کند، آنقدرویرانگر است که حتی شخصی چون رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) که معصوم است، باید از شرّ آن به خدا پناه ببرد. پس سایر انسان ها به طریق اولی باید از آن خطر عظیم به خدا پناه ببرند.

با ما در کانال اندیشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی