اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم‏
«اندیشه وران، وبلاگ تخصصی قرآن کریم»
«آشنایی با سوره های قرآن کریم»
آشنایی تخصصی اندیشه وران جامعه (اعم از حوزوی، دانشگاهی، علاقه مندان و فعالان قرآنی) با سوره های قرآن کریم در 5 محور:
«تفسیر»،«تدبر»،«مصداق»،«روایت»،«احکام»

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبهه» ثبت شده است

درباره آیه 200 سوره مبارک «اعراف» سخن می­گفتیم که

می­توانیم از این آیه شریفه برای فهم بخشی از مفهوم «پناه بردن به خدا» کمک بگیریم.


گفتیم که پناهنده به خدا، در مقام پناه بردن، باید سه کار انجام دهد:

الف) نخست باید به زبان جاری سازد: «به خدا پناه می­برم».

ب) سپس در دل به این معنا اعتقاد راستین داشته باشد که پناهگاه حقیقی، خداست و باید به او پناه بُرد.

ج) آنگاه در عمل، کاری انجام می­دهد که او را در پناه خدا قرار می­دهد.


 شبهه 

حال در اینجا ممکن است این پرسش پیش آید که

اگر کسی تنها قلباً به خدای تعالی پناهنده شود و به پناهندگی زبانی اقدام نکند، خدا او را پناه نمی دهد!


 پاسخ: 

همانگونه که در (بخش اول) از بحث «مفهوم پناه بردن به خدا» توضیح شد،

 عبارت «إنَّه سَمیعٌ عَلیم» در مقام تعلیل است

و بکار گیری تعلیل برای یک مطلب، نشانه وجود رابطه تنگاتنگ با آن مطلب است؛


مانند اینکه شخصی به فرزندش می گوید:

«در این هوای سرد زیاد بیرون نمان، چون سرما می خوری»

عبارت «چون سرما می خوری» تعلیل عبارت قبل از خود است و میان این دو عبارت رابطه وجود دارد؛

یعنی اگر کسی در هوای سرد زیاد بیرون بماند، سرما می خورد

یا به عبارت دیگر،

سرما خوردگی در صورتی حاصل می شود که انسان در مدت طولانی در هوای سرد باشد.

 

در بحث ما نیز چنین است.

خدای سبحان می فرماید: «پناه ببر، چون من شنوا و دانا هستم».

این یعنی

اگر پناه ببری، من، هم پناه بردن تو را می شنوم و هم به آن علم پیدا می کنم.

 

خوب اکنون سخن اینجاست که انسان پناهنده، چه کار کند، خدا می شنود؟

و چه کار کند خدا به آن علم پیدا می کند؟

 

 پاسخ: 

«شنیدن» در ازای گفتن

و «علم پیدا کردن» در ازای خطورات قلبی و افعال خارجی است.

بنابراین روشن است که

اگر انسانِ پناهنده به خدا، بگوید: «به خدا پناه می برم»، خدا این سخن او را می شنود و

اگر به گفتار خویش، قلباً اعتقاد داشته باشد، خدا به این اعتقاد او علم می یابد و نیز

اگر کاری که متناسب با پناه بردن به خدا و دور شدن از وسوسه شیطان است را انجام بدهد، خدا نسبت به آن علم می یابند.


نتیجه آنکه پس از گذراندن این مراحل سه گانه،

بی تردید خدای سبحان به طور کامل او را از وسوسه های شیطان در پناه خود قرار می دهد.

با این بیان، می توان گفت که بحث پیرامون مفهوم «پناه بردن به خدا» در این آیات، روشن است،

اما پرسش دیگری شکل می گیرد که

 

اگر کسی تنها در «زبان» به خدا پناه ببرد؛ یعنی تنها بر زبان جاری سازد که

«به خدا پناه می برم»،

ولی نه قلباً به این موضوع توجه دارد و معتقد است

و نه کار مناسب با ان را انجام می دهد،

آیا چنین پناه بردنی، کامل است؟ و خدا انسان را پناه می دهد؟

 

 پاسخ: 

بدیهی است که

گفتار یا رفتارِ بدون پشتوانه اعتقادی، ثمر مطلوب ندارد.

همچنین گفتار بدون پشتوانه ی عمل نیز، ثمر مطلوب ندارد،

حتی در برخی موارد، خدای سبحان مؤمنان را نسبت به گفتار بدون کار توبیخ هم می کند:

 

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» (صف، 2)

اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! چرا سخنى مى‏ گویید که عمل نمى‏ کنید!؟

 

از سوی دیگر، در بسیاری از موارد، اعتقادِ تنها یا نیّتِ تنها،

بدون آوردن لفظ مربوطه نیز کافی نیست.

 

چند نمونه:

الف) از جمله این موارد می توان به مسأله ازدواج اشاره کرد.

اگر زن و مردی به یکدیگر علاقه داشته باشند و به هم معتقد باشند

و تصمیم قلبیِ قوی برای ازدواج یا هم داشته باشند،

بدیهی است بدون جاری ساختن صیغه عقد، ازدواج شرعی آنها محقق نمی شود.

 

ب) مورد دیگر، به طور خاص، مسأله «پناه بردن» است.

 هم آیه مورد بحث حاکی از این نکته است که

پناه بردن به خدا بدون ذکر زبانی،

به طور کامل محقق نشده است و ثمره مطلوب را نخواهد داشت

 

ج) آیه 97 سوره مبارک «مؤمنون» نیز تصریح می کند که 

«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطین‏»؛

و بگو: «پروردگارا، از وسوسه‏هاى شیاطین به تو پناه مى‏برم‏».

 

د) سیره ولیّ خدا حضرت یوسف (علیه السلام) مؤید سخن ماست:

آن حضرت (علیه السلام) پس از آنکه به مسأله «پناه بردن»، اعتقاد قلبی راسخ داشت،

در هنگام وسوسه شوم همسر عزیز مصر،

نخست «پناه بردن به خدا» را بر زبان جاری ساخت: «قالَ»؛ یعنی گفت، «مَعاذَ اللَّه‏»؛ پناه می برم به خدا،

سپس عمل مرتبط را آن را انجام داد؛

یعنی با توکل بر خدا و تکیه حقیقی بر او،

خود را از صحنه گناه و وسوسه دور ساخت.

 

در پایان این نکته را نیز اضافه می کنیم که 

نمی خواهیم درباره «پناه بردن»، این مسأله را انکار کنیم که

اگر کسی توجه و اعتقاد قلبی داشت

و عمل مرتبط با آن را نیز انجام داد،

مطلقاً هیچ ثمره ای ندارد،

 

 بله ممکن است اثر داشته باشد،

اما باید توجه داشت که این اثر،

اثر کامل و قطعی نیست.

یقیناً پناه بردنی که هر سه بخشِ

«قول»، «اعتقاد» و «عمل»

را داشته باشد، کامل، گسترده و قطعی است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانال تلگرامی ما:

https://telegram.me/andishe_varan

جهت ورود مستقیم به کانال «اندیشه وران، ابتدا روی  @andishe_varan  کلیک زیر کنید:

سپس روی گزینه  Yes  کلیک کنید.

به جمع اندیشه وران، خوش آمدید...


  • علیرضا محمدپور گرجی

 شبهه 

درباره ثمره سوم «پناه بردن به خدا» گفته شد که

خدا انسان را به نیکوترین پرورش می پروراند

و او را تحت سرپرستی ولیّ از اولیاء خود قرار می دهد

و به مقامات عالیه می رساند.


شاید تصور شود این ثمرات که از زندگی حضرت مریم (سلام الله علیها) استفاده شده است، تنها مخصوص ایشان است؛

زیرا او خود را برای خدا خالص کرده بود

و شرایط و موقعیت ویژه و استثنایی داشت،

بنابراین برای انسان های عادی مقدور نیست که مانند مریم مقدّس،

با «پناه بردن به خدا»،

به «نیکوترین پرورش الهی» پرورش یابند
یا تحت «سرپرستی ولیّ از اولیاء خدا» قرار گیرند
یا به «مقامات عالیه» نزد خدای بزرگ برسند!


⏪ حاصل آنکه «ثمره سوم»، تنها ویژه حضرت مریم (سلام الله علیها) است و نباید به صورت یک قاعده کلی برای عموم انسان ها بیان شود!


 پاسخ_شبهه 


در پاسخ به این تصور اشتباه باید گفت که

گرچه آیات 37 ، 42 و 43 سوره مبارک «آل عمران»،

پیرامون ثمرات پناه بردن حضرت مریم (سلام الله علیها) سخن می گویند،

اما نکاتی فراتر از این وجود دارد که آیات دیگر قرآن کریم به آن اشاره می کند:


👈 آیه 185، سوره مبارک «بقره»:


«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً‏ لِلنَّاس‏»

(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى هدایت مردم در آن نازل شده است.


👈 آیه 29 سوره مبارک «فاطر»:


«إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ‏ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُور»
کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى ‏کنند و نماز را برپا مى ‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ ایم پنهان و آشکار انفاق مى‏ کنند، تجارتى (پرسود و) بى‏ زیان و خالى از کساد را امید دارند.


👈 آیه 29 سوره مبارک «ص»:


«کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ»
این کتابى است پربرکت که بر تو نازل کرده‏ایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند.


💠 این آیات و آیات مانند آن، سه نکته مهم بیان می کنند:


1. قرآن کریم برای «هدایت همه انسان ها» نازل شده است: «هُدىً‏ لِلنَّاس‏».
2. همگان باید کتاب آسمانی قرآن را «بخوانند» و «تدبّر کردن»: «إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ‏ کِتابَ اللَّهِ» و «لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ».
3. همه خِردمندان باید نسبت به محتوای هدایتگر قرآن کریم، «متذکّر» شوند: «وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ».


⏪ کنار هم قرار دادن این نکات،

مخاطب قرآن را به این جمع بندی روشن می رساند که

اولاً همه آیات این کتاب آسمانی برای همه انسان ها «هدایت» است.

ثانیاً همه باید همه آیات آن را «بخوانند» و «تدبّر کنند».

ثالثاً اندیشمندان و صاحبان خرَد که با «خواندن» و «تدبر» قرآن به حقّانیت و هدایت گری آن پی بردند، از آن «متذکّر» شوند، به آن ایمان بیاورند و عمل کنند.


💠 ماجرای مریم مقدّس (سلام الله علیها) با همه ابعاد آن که در قرآن کریم بیان شده است،

بخشی از آیات این کتاب آسمانی است که


👈 اولاً بی تردید مایه «هدایت» همگان است.

👈 ثانیاً همه باید آن را «بخوانند» و «تدبّر کنند».

👈 ثالثاً صاحبان خرَد از آن «متذکّر» شوند و مبنای عمل خود قرار دهند.


از سوی دیگر، لزوم عقلی الگوگیری از اولیاء الهی و بزرگان دین،

اقتضا دارد که انسان،

بینش ها، کُنش ها و گرایش های آنان را

سرلوحه اعتقادات، اعمال و گرایش های خود قرار دهد

و همواره با نگاه به قلّه، به مسیر خود در دامنه ادامه دهد

به امید آنکه روزی به قلّه دست یابد
یا اگر فرصت چنین توفیقی برایش فراهم نشد، دست کم خاطر جمع است که یک عُمر با نگاه به قلّه، در مسیر صحیح حرکت کرده است و خسارتی متوجه او نیست.


⏪ بنابراین، یکی از اهداف بیان ویژگی های اعتقادی، گفتاری و رفتاری حضرت مریم (سلام الله علیها) و سایر اولیاء الهی در قرآن کریم

الگوگیری سایر انسان ها از آنهاست.


⏪ پس همگان باید این بزرگان را اسوه قرار دهند و در سیر مسیر پُر فراز و نشیب الهی در دنیا،

از آنها الگو بگیرند و اعتقاد و گفتار و رفتار خود را همسو و هم جهت با آنان قرار دهند.


بی تردید این الگوگیری دو ثمره قابل ملاحظه دارد: 

الف) انسان را به جایگاه های نیکی می رساند که اولیاء الهی و بزرگان دین به آن دست یافتند.

ب) در صورت عدم دست یابی به آن جایگاه های والا، دست کم انسان را به آن نزدیک می کند یا به برخی از مراتب آن می رساند.


📌 نکته دیگری که شایان توجه است،

این است که در معرفی الگو و اُسوه برای تعالی روحی و معنوی انسان،

جنسیّت اُسوه ملاک نیست؛

زیرا هدف از معرفی الگو، ارتقاء بُعد روحانی و الهی انسان هاست

و این بُعد در مرد و زن مشترک است

و هر که در این عرصه در قلّه باشد، اسوه و الگوی همگان خواهد بود.


با عنایت به این نکته است که خدای حکیم در قرآن کریم،

ایمان راستین و مقام معنوی دو زن مؤمنه و پارسا را چنان رفیع و کامل می داند

که شایسته الگو شدن برای مؤمنان است؛

لذا آنان را الگو و اُسوه همه مؤمنان قرار می دهد تا زن و مرد مؤمن از آنها سرمشق بگیرند:


«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ * وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتینَ» (تحریم، 12ـ11)

و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش! و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود.


📌 نکته آخر اینکه الگو گرفتن از حضرت مریم (سلام الله علیه)

و تلاش برای رسیدن به مقامات بلندی که آن حضرت به آن دست یافت، چیز بعید و تعجب آوری نیست؛

زیرا خدای سبحان دست کم با نزول دو سوره مبارک «ناس» و «فلق»

و همچنین آیه 21 سوره مبارک «احزاب»،

همه انسان ها را به الگو گرفتن از پیامبر اعظم (صلّ الله علیه و آله)🌹 ترغیب می کند. 


این در حالی است که بی شک مقام و منزلت رسول اکرم (صلّ الله علیه و آله) به مراتب از درجات عالیه حضرت مریم (سلام الله علیها) بالاتر است

و آن حضرت (صلّ الله علیه و آله) مقرّب ترین افراد به پروردگار جهانیان است:


«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً» (احزاب، 21)

مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى است، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏کنند.




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانال تلگرامی ما:

https://telegram.me/andishe_varan

جهت ورود مستقیم به کانال «اندیشه وران، ابتدا روی  @andishe_varan  کلیک زیر کنید:

سپس روی گزینه    کلیک کنید.

به جمع اندیشه وران، خوش آمدید...



  • علیرضا محمدپور گرجی

پرسش3: «وسوسه گرها» چگونه انسان را وسوسه می کنند؟

  • علیرضا محمدپور گرجی