اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

اندیشه وران

آشنایی تخصصی با سوره های قرآن کریم در 5 محور «تفسیر»،«تدبّر»، «روایت»، «مصداق»،«احکام»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم‏
«اندیشه وران، وبلاگ تخصصی قرآن کریم»
«آشنایی با سوره های قرآن کریم»
آشنایی تخصصی اندیشه وران جامعه (اعم از حوزوی، دانشگاهی، علاقه مندان و فعالان قرآنی) با سوره های قرآن کریم در 5 محور:
«تفسیر»،«تدبر»،«مصداق»،«روایت»،«احکام»

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر» ثبت شده است

جلسه 6

.

سؤال: چرا خدا نفس اماره و شیطان را آفرید؟

1. همیشه نیروهاى مقاوم در برابر دشمنان سر سخت جان مى‏گیرند، و سیر تکاملى خود را مى‏پیمایند.

فرماندهان و سربازان ورزیده و نیرومند کسانى هستند که در جنگهاى بزرگ با دشمنان سرسخت درگیر بوده‏اند.

سیاستمداران با تجربه و پر قدرت آنها هستند که در کوره‏هاى سخت بحرانهاى سیاسى با دشمنان نیرومندى دست پنجه نرم کرده‏اند.

قهرمانان بزرگ کشتى آنها هستند که با حریفهاى پر قدرت و سرسخت زورآزمایى کرده‏اند.

 

2. شیطان از روز اول خلقتى پاک داشت، مانند همه موجودات دیگر،انحراف و انحطاط و بدبختى و شیطنت با اراده و خواست خودش به سراغش آمد.

بنابراین خداوند ابلیس را از روز اول شیطان نیافرید، او خودش خواست شیطان باشد ولى در عین حال شیطنت او نه تنها زیانى به بندگان حق‏طلب نمى‏رساند بلکه نردبان ترقى آنها است (دقت کنید).

.

منتها این سؤال باقى مى‏ماند که چرا خدا درخواست او را در باره ادامه حیاتش پذیرفت، و چرا فورا نابودش نکرد؟!

.

پاسخ این سؤال همانست که در بالا گفته شد و به تعبیر دیگر:

عالم دنیا میدان آزمایش و امتحان است (آزمایشى که وسیله پرورش و تکامل انسانها است). و مى‏دانیم آزمایش جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفانها و بحرانها امکان‏پذیر نیست.

البته اگر شیطان هم نبود هواى نفس و وسوسه‏هاى نفسانى انسان را در بوته آزمایش قرار مى‏داد، اما با وجود شیطان این تنور آزمایش داغتر شد، چرا که شیطان عاملى است از برون و هواى نفس عاملى است از درون‏.

 .

تفسیر نمونه، ج‏19، ص: 345-347

.

بنابراین، برای آنکه از شرّ هر یک از آفریده­های خدا، ازجمله «شیاطین» و «نفس امّاره»، در امان باشیم، باید حتماً به خدای بزرگ پناه ببریم.

.

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛
بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

به این نکته نیز توجه داریم که «پناه بردن به خدا» هرگز به معنای نادیده گرفتن نکات ایمنی و رها کردن اقدامات پیشگیرانه متناسب با شرایط خطر و آسیب نیست.

.

.

با کانال اندیشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 5

.

دخالت انسان در نظام طبیعت

دخالت انسان در نظام طبیعت، موجب می­شود مانع بزرگی بر سر راه حرکت طبیعی و فطری آفریده­ها بوجود آید و آنها را از مسیر طبیعی «خیر» به بیراهه «شرّ» بکشاند.

.

دست بردن در زندگی خدادادی جنگل­ها، دشت­ها، دریاها، رودخانه­ها، حیوانات و نیز جسم و جان انسان­ها و... باعث بوجود آمدن شُرور و آفات زیانبار و جبران­ناپذیری برای نظام طبیعت و انسان می­شود.

.

به عنوان مثال، اگر جنگل­ها همانگونه که آفریده شده­اند، به شکل طبیعی و فطری ادامه حیات دهند، منشاء خیرات و برکات فراوانی می­شوند؛ از جمله تولید اکسیژن و هوای پاک، مهار سرعت باد، رسوب گرد و غبار، جلوگیری از فرسایش خاک و... .

.

این آثار «خیر»، تا زمانی پابرجا می­ماند که بر سر راه زندگی طبیعی و خدادادی جنگل­ها، مانعی ایجاد نشود و جنگل­ها را از مسیر طبیعی خود خارج نکند.

.

استفاده نادرست و بی­رویه انسان از درختان جنگل، مانع حرکت طبیعی و خدادادی آن می­شود و آفات و شُروری بسیاری به دنبال می­آورد؛ از جمله آلودگی هوا، گسترش ریزگردها، فرسایش خاک، هجوم شن­های روان، وقوع سیل و... .

.

علاج شُرور

برای در امان ماندن از شُرور یاد شده، دو راه وجود دارد:

الف) پیشگیری.

منظور از پیشگیری آن است که اساساً انسان کاری انجام ندهد که موجب بوجود آمدن شرّ در عالَم شود.

از آنجا که «نفس امارّه» در وجود انسان، او را به انجام بدی­ها و شُرور امر می­کند، پس ضروری است انسان، بیش و پیش از هر مخلوق دیگر، از شرّ «نفس امّاره» خود به خدا پناه ببرد.

.«نفس امّاره»، آفریده خداست،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

علاوه بر «نفس امّاره»، «شیطان» نیز انسان را به ایجاد بدی­ها و شرور دعوت می­کند؛ خواه از جنس جنّ باشد که دیده نمی­شود یا از جنس انسان که دیده می­شود.

بنابراین دومین کاری که باید برای پیشگیری از بوجود آمدن شرّ در عالَم انجام داد، پناه بردن به خدا از شرّ شیاطین جنّ و اِنس است.

.«شیاطین جنّ و اِنس» آفریده­های خدا هستند،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

ب) درمان.

دومین راه در امان ماندن از شرور، درمان است.

درمان در جایی است که انسان به هر دلیلی گرفتار شُرور و آفات شده است.

در این حالت انسان نباید از رحمت خدا ناامید شود و باید با پناه بردن به خدا و تلاش خستگی­ناپذیر، خود را از دل آفات و شُرور خارج کند و به ساحل خیرات و برکات برساند،

پس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ*مِن شَرِّ مَا خَلَقَ»؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر آنچه که آفرید.

.

.

.

به کانال اندیشه وران بپیوندید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 2 

پناهگاه حقیقی

تنها پناهگاه و تکیه­گاه در هنگام سختی­ها و خطرها، خداست: «بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ»؛ یعنی به پروردگار سپیده دم.

خدا به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) می­فرماید که بگو من همیشه به پروردگار سپیده­دم، پناه می­برم: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ».

نکته اول

خدا، «رَبّ» است. معنای دقیق واژه «رَبّ»، در دو کلمه خلاصه می­شود: الف) «مالک» ب) «مُدبّر». «مالک»؛ یعنی صاحب و سرپرست، «مُدبّر»؛ یعنی تدبیر کننده امور.

«خدا، ربّ العالمین است»؛ یعنی خدا، مالک و سرپرست عالَم است و امر آن را تدبیر می­کند. هر چیزی که در جهان هستی وجود دارد، از آنِ خداست؛ زیرا تنها خداست که تمام عالَم را آفریده است. بنابراین، تمام آفریده­ها حیات خود را مدیون خدا هستند.

از طرف دیگر، کار خدا، تنها منحصر در آفرینش موجودات عالَم نیست؛ یعنی اینگونه نیست که فقط مسئولیت آفرینش موجودات را بر عهده داشته باشد و کاری به رشد و نمو و تعالی آنها نداشته باشد و آنها را به حال خود رها کرده یا به دیگری سپرده باشد.

حقیقت مسأله این است که خدای سبحان، علاوه بر آفرینش مخلوقات، پرورش آنها را نیز خود انجام داده است. به تعبیر دیگر، خدا هم آفریدگار است و هم پروردگار.

اوست که همه عالَم را آفریده است و تمامی امور و شئونات آن را تدبیر می­کند. جنگل­ها، دریاها، صحراها، کوه­ها، انسان­ها، جنّ­ها و... را خدا آفریده است و همه را همو ربوبیت می­کند.

حال که تا اندازه­ای جایگاه خدا در عالَم معلوم شد، پس سزاوار است که انسان، به عنوان یکی از مخلوقات خدا، در هنگام دشواری­ها و خطرها به خدا پناه ببرد؛ زیرا خدا «رَبّ» انسان است و همواره دست پروردگاری خو را بر سر او می­کشد و او را به رشد و تعالی شایسته می­رساند.

سوره فلق 1

نکته دوم

خدای سبحان در آیه نخست از میان همه مخلوقات خود، به «فَلَق»؛ یعنی «سپیده­دم» اشاره کرد و فرمود: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ».

این تعبیر میتواند بیانگر دو مطلب باشد:

الف) ربوبیت گسترده خدا. گویا خدا می­خواهد به کسی که گرفتار دشواری­ها و خطرها شده است، بگوید نگران نباش، به کسی پناه ببر که «ربّ فَلق» است؛ یعنی ربوبیت او همه جا گسترده شده است. چنین خدایی حتماً از حال تو غافل نیست و اگر به او پناه ببری، قعطاً تو را در پناه خود نگاه می­دارد.

ب) قدرت خدا در تغییر شرایط. خدای سبحان می­خواهد توجه انسان را به پدیده­ای جلب کند که هر روز آن را مشاهده می­کند؛ یعنی «سپیده صبح». همان کسی که سپیده صبح را از دل تاریکی متراکم شب خارج می­کند، قادر است انسانِ گرفتار آمده در زیر خروارها دشواری و خطر را نیز نجات دهد.

انسان تنها باید اراده کند که به یک همچین قدرتی پناهنده شود.

با ما در کانال اندیشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

جلسه 1

خدای سبحان در این سوره پس از ذکر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) چننی خطاب می فرماید:

قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ(1)؛ بگو پناه مى‏برم به پروردگار سپیده صبح.

نکته­ها:

1. سخن از پناه بردن به خداست: «أَعُوذُ»؛ پناه مى‏برم.

«پناه بردن» در جایی معنا پیدا می کند که خطر بزرگی انسان را تهدید کند و انسان به دنبال راه نجات باشد.

پس این سوره، از یک سو از یک خطر بزرگ خبر می دهد و از سوی دیگر، راه رهایی از آن را بازگو می کند.

2. پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) همواره به خدا پناه می برد.

«أَعُوذُ»، فعل مضارع است و بر استمرار دلالت دارد.

وقتی پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) می­فرماید: «أَعُوذُ»؛ یعنی او با آنکه دارای مقام عصمت است، بدون آنکه لحظه ای غافل باشد، مستمراً به خدا پناه می برد.

بنابراین، «پناه بردن به خدا»، سیره عملی پیامبر خدا (صل الله علیه و آله و سلم) است.

3. به دستور خدا، پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) باید راه نجات از خطر را برای همگان بیان کند و آن حضرت (صل الله علیه و آله و سلم)  این کار را می کند. «قُلْ»؛ یعنی «بگو»

سؤال

چرا باید «پناه بردن» پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) به خدا، برای عموم مردم بازگو شود؟

جواب

الف) همگان پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) را بشناسند و بدانند که او همواره به خدا تکیه دارد و لحظه ای از او غافل نیست، در نتیجه خدا هم پیوسته با اوست و هرگز او را رها نکرده است. پس در همه امور می توان با خیال آسوده از او پیروی نمود و به سعادت حقیقی دست یافت.

ب) همگان از سیره عملی پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم)  الگو بگیرند؛ یعنی بیاموزند که در هنگام خطرهای بزرگ، باید مانند آن حضرت (صل الله علیه و آله و سلم) به خدا پناه ببرند.

ج) خطری که سوره «فلق» از آن یاد می کند، آنقدرویرانگر است که حتی شخصی چون رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) که معصوم است، باید از شرّ آن به خدا پناه ببرد. پس سایر انسان ها به طریق اولی باید از آن خطر عظیم به خدا پناه ببرند.

با ما در کانال اندیشه وران همراه باشید.

  • علیرضا محمدپور گرجی

ادامه سخن درباره مفهوم «پناه بردن به خدا»

بحثی درباره مقام «مُخلَصون»

........

با توجه به مباحثی که تا کنون بیان شد، معلوم شد که «مُخلَص» بودن، ویژگی مهمی است که اگر انسان هنگام «پناه بردن به خدا» به آن متّصف باشد، بی­تردید خدا او را در پناه خود قرار می­دهد.



راه رسیدن به مقام والای «مُخلَصون» این است که نخست انسانِ مؤمن خود را به مقام «مُخلِصون» برساند، سپس خدای سبحان او را از این مقام بالا می­برد و در درجه «مُخلَصون» تثبیت می­کند.

 

برای آنکه رابطه میان دو مقام «مُخلِصون» و «مُخلَصون» به تفصیل تبیین شود، لازم است هر یک به طور جدا مورد بررسی دقیق قرار گیرد. بنابراین نخست پیرامون مقام «مُخلِصون» سخن می­گوییم.

 

از آیات نورانی قرآن کریم و تأکیدهای پی در پی آن استفاده می­شود که انسان باید دین خود را برای خدا خالص کند و به مقام «مُخلِصون» برسد:

 

1.      «قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِی اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ»‏ (139) بقره

[به اهل کتاب] بگو: آیا درباره خدا با ما محاجّه مى‏کنید؟! در حالى که او، پروردگار ما و شماست و اعمال ما از آنِ ما و اعمال شما از آن شماست و ما او را با اخلاص پرستش مى‏کنیم (و موحّدِ خالصیم).

 

در این آیه شریفه یکی از امتیازهای ویژه مسلمانان نسبت به اهل کتابی که مدعی ایمان بودند، بیان شده است. «اخلاص» در پرستش خدا، ویژگی بارز مسلمانان است: «وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ». بنابراین از این آیه استفاده می­شود که یک مسلمان باید این ویژگی مهم را در خود ایجاد کند و در گروه «مُخْلِصُون» وارد گردد.

 

2.      «إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیراً (145) إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ وَ سَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ أَجْراً عَظیماً». (146) نساء

منافقان در پایین‏ترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاورى براى آنها نخواهى یافت، مگر آنها که توبه کنند و جبران و اصلاح نمایند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند و دین خود را براى خدا خالص کنند؛ آنها با مؤمنان خواهند بود و خداوند به افراد باایمان، پاداش عظیمى خواهد داد.



ضرورت روآوری به «اخلاص»، در این آیه شریفه نیز مشاهده می­شود. یکی از راه­های نجات از نِفاق و رسیدن به ایمان حقیقی، «خالص کردن» دین برای خداست: «وَ أَخْلَصُوا دینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ». اگر انسانِ دیندار، دین خود را برای خدا «خالص» نکند، هرگز در گروه مؤمنان راستین وارد نمی­شود، در نتیجه به پاداش عظیم الهی دست نمی­یابد.

 

3.      «قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَ أَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ». اعراف، 29

بگو: پروردگارم به عدالت امر کرده است و توجّه خویش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او کنید و او را در حالى بخوانید که دین (خود) را براى او خالص کرده­اید، (و بدانید) همانگونه که در آغاز شما را آفرید، (بار دیگر در رستاخیز) بازمى‏گردید.



خدای سبحان در این آیه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمان می­دهد چند سفارش مهم را برای مؤمنان بازگو کند.

یکی از این سفارش­های مهم، «پرستش خالصانه» خداست: «وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ».

انتهای آیه با بیان عبارت «کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ» در صدد بیان این نکته است که اگر مؤمنان این سفارش­ها را جدّی بگیرند، در روز قیامت آسوده خواهند بود.

بنابراین، این آیه شریفه نیز تأکید می­کند که انسان باید دین خود را برای خدا خالص کند و به مقام «مُخلِصون» برسد.

 

4.      «هُوَ الَّذی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِریحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها ریحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحیطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرینَ*فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْیُکُمْ عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُکُمْ فَنُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». (یونس، 23ـ22)

او کسى است که شما را در خشکى و دریا سیر مى­دهد؛ زمانى که در کشتى قرار مى‏گیرید و بادهاى موافق آنان را (بسوى مقصد) حرکت می­دهد و خوشحال مى‏شوند، ناگهان طوفان شدیدى مى‏وزد و امواج از هر سو به سراغ آنها مى‏آید و گمان مى‏کنند هلاک خواهند شد. در آن هنگام، خدا را از روى اخلاص مى‏خوانند که اگر ما را از این گرفتارى نجات دهى، حتماً از سپاسگزاران خواهیم بود. امّا هنگامى که خدا آنها را رهایى بخشید، (باز) به ناحق، در زمین ستم می­کنند. اى مردم! ستم­هاى شما، به زیان خود شماست! از زندگى دنیا بهره (می­برید)، سپس بازگشت شما بسوى ماست و ما، شما را به آنچه عمل می­کردید، خبر می­دهیم.

........

از این آیه شریفه نیز ضرورت «اخلاص» بندگان برای خدا استفاده می­شود.

«صدا زدن خالصه خدا» در دشواری­­های زندگی، راه نجات انسان است: «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ».

........

عبارت «فَلَمَّا أَنْجاهُمْ» حاکی است خدای سبحان دعای خالصانه کسانی را که در طوفان مُهلک دریا و امواج سهمگین آن گرفتار آمدند، مستجاب کرد و آنها را از آن مَهلکه رهایی بخشید، گرچه آنها پس از نجات، به عهد خود عمل نکردند و شکرگزار خدا نشد، بلکه به ناحق به ستمکاری در زمین پرداختند: «فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ».

 

  • علیرضا محمدپور گرجی

به نام خداوند بخشنده مهربان‏
بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم، (1) به مالک و حاکم مردم، (2) به (خدا و) معبود مردم، (3) از شرّ وسوسه گر پنهان شونده، (4) که در درون سینه انسانها وسوسه میکند، (5) خواه از جنّ باشد یا از انسان! (6)


وبلاگ اندیشه وران، وبلاگ تخصصی قرآن کریم است که به منظور آشنایی تخصصی با «سوره»های قرآن کریم راه اندازی شده است.

  • علیرضا محمدپور گرجی